مامانیمامانی، تا این لحظه: 31 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 37 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره
عقد مامانی و باباییعقد مامانی و بابایی، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
ازدواج مامانی و باباییازدواج مامانی و بابایی، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
سبحان از آغاز بارداریسبحان از آغاز بارداری، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
سبحان عزیزم از لحظه تولدسبحان عزیزم از لحظه تولد، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره
وبلاگ آقا سبحانوبلاگ آقا سبحان، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

سبحان دنیای مامان و بابا

دلخوشم به دلخوشیت،دلخوشی جان و دلم

خرداد۱۴۰۰ و شروع سال پنجم زندگی

خببب عشق زندگیم، این هم از چهار سالگیت 🤴 من که نفهمیدم کی اینقدر بزرگ شدی😲 همیشه دغدغه اینو دارم که ای کاش روزها دیر بگذرن و دیرتر بزرگ بشی.🥺 این عکسهارو در طبیعت دربند شهرمون گرفتید.در واقع دربند به روستایی که من توی مدرسه دوره متوسطه اش تدریس میکنم،نزدیکه. یک روز که امتحان نوبت دوم خرداد ماه هم بود، حاجی بابا منو به مدرسه رسوند و شما هم برای اولین بار با من به مدرسه اومدید. بعد از رسوندن من، شما به دربند رفتید و تا تموم شدن امتحان دانش آموزام،اونجا بودید. اینجا هم سد تاجیاره، که همون روز سر راهمون، بعد از مدرسه رفتیم. این هم علی دایی که همون روز موقع برگشت،ازش عکس ...
17 خرداد 1400

تولد ۴سالگی گل پسر

عشق مادر تولدت مبارکمون باشه.انشاالله تولد ۱۲۴ سالگیت😘 پسر کوچولوی عزیزم  از وقتی وارد زندگیمون شدی،دیگه هیچ چیزی مثل قبل نیست و زندگی بدون تو رو نمی تونیم تصور کنیم😍 عزیزتر از جونم، مثل ۳سال گذشته،تولد امسالت هم مصادف با ماه رمضان بود ،از طرفی هم چون آقاجون تازه عمل روده کرده بود و مریض بود،برای همین جشن کوچیکی گرفتیم و فقط حاجی بابا اینارو دعوت کردیم، اونم چون از صبح روز تولدت منتظر مهمون و کادو بودی و همش میگفتی پس کی مهمونام میان🥰 البته قراره بعد از تموم شدن دوره بابایی،بریم شمال و کنار دریا برات دوباره تولد بگیریم. و انشاالله یک تولد مفصل بعد از تموم شدن کرونای لعنتی. کادوهای تولدت هم حاجی بابا و...
16 خرداد 1400

اردیبهشت ۱۴۰۰

روزی که به دانشگاه مامان رفته بودیم برای گرفتن مدرکش. چه روزها و خاطره های خوبی تو این دانشگاه داشتم و دارم. ۱۲ اردیبهشت و روز معلم. قربونت بشم که از صبحش همش بهم تبریک میگفتی و دلت میخواست برام کادو بخری. یک عصر بهاری مادر و پسری، در زمان  نبود بابا که توی دوره بود. عکاسی یهویی پسرم از حاجی بابا جونش🥰 ...
16 خرداد 1400
1